شبي با هملت

شما را به خواندن شعر "شبي با هملت" دعوت مي كنم
شبی با هملت از آن دست‌های فروتن، دست‌های کوچک پریان، دست‌هایی از پر که وسوسه‌ی بال در آن‌ها می‌زیست اما به تمام چیزهای زمینی وفادار بودند، سخن می‌گوید: از دست‌های مادر. مبارزه‌ی منفی بدون خشونت، مبارزه‌ی مادرانه‌است در تغییر جهان. غم‌خوارگی برای چیزهای کوچک. برای امکان یک بوسه در خیابان، نه برای مبارزه با امپریالیسم
...این شعر را نمی‌توان به سادگی خواند و گذشت. باید در آن زندگی کرد، به سطوحش دست کشید و با پرسش‌هایش خطر کرد. شما را به این مخاطره دعوت می‌کنم1.

...
خواندن اين شعر يك بايد بزرگ است، كه به شكل خواهشي عاشقانه بيان مي شود))
و بخش محبوب من از شعر

حتی اگر خدایی نباشد، اگر روح انسانی وجود نداشته باشد

اگر روح باشد و فانی باشد

اگر رستاخیزی نباشد

حتی اگر هیچ چیز نباشد، واقعا هیچ چیز

سهم من و تو در این کمدی

فقط می تواند غمخوارگی باشد،

غمخوارگی برای حیات

که تنفس است و تشنگی و گرسنگی

و هم آغوشی و بیماری و رنج...

هستي،بيست و چهارم آذرماه 88
وازنا1
--------------------------------------------------------------------------------

No comments: