اسم ندارد

آدینه و یک مُشت تنهائی تاریخ گذشته ... منقضی شده
از رو هم نمی رود
(!در دلش می گوید)
..
جمعه هم دیگر نای غمگین کردنمان را ندارد
حالا یا جمعه بی رمق شده از فرط پا فشردن
یا ما پوستمان کلفت شده و بی خیالی پیشه کرده ایم
.
.
.
هستی, بیست و سوم مهر ماه 89
----------------------------------------------------------------

6 comments:

میلاد said...

سلام هستی
دخملی خیلی خوب نوشتی
جمعه هم وقتی با کسایی باشی که دوستشون داری دل انگیز می شه

علی-ساسان said...

دوست ِ من سلام
زیبا و شکیبا باشید بر تنهایی های زندگی

علی-ساسان

دکتر said...

شیرازی ها را خوش است
پیروز باشید

Anonymous said...

هستی
من هر روز سر می زنم به اینجا
yadete ke chy goftambehet khanoom!!!?

Anonymous said...

من خسته ام خرابم خرد و خرابك كرده اند. ديگر اين كلمات ساكت صبور هم فهميده اند...

آذر said...

عالی بود بازم
جمعه همیشه غم داره اما هیچوقت نفهمیدم چرا!!!؟تو می دونی؟