سیگار ِ روشنت را
در جنگل ِ خشک و آشفته ی من انداختی
بعد
پرسیدی
"!مزاحمتان که نشدم"
خندیدم
" نه ؛ اصلا"
.
.
.
از سری شعرهای بی نام و نشان که بر حسب عادت گوشه کتابی یادداشت کرده ام
این شعر را گوشه یک دیکشنری فرانسه-فارسی نوشته ام , خدا می داند کی و کجا
هستی؛ پانزدهم خرداد ماه 1389
-----------------------------------------------------------------
2 comments:
همچین خوب هم میسوزه
فقط
شعر قشنگی هست، ولی بی نام و نشان، ، همین جوری آواره هست ، دیگه بیشتر از این آورش نکن، و ۱ جای بهتربنویسس ش.
امان از دست این behnevis.
Post a Comment